۲۰ تیرماه ۱۴۰۳، سپوتنیک آفریقا

مشروح مصاحبه اسپوتنیک روسیه با علیرضا محمدی، کارشناس اقتصادسیاسی ایرانی درباره حکمرانی اقتصادی بریکس

۱- ایران پیشنهاد می‌دهد سیستم‌های پرداخت ملی کشورهای بریکس را به یکدیگر متصل کنند، مشابه یکپارچه‌سازی سیستم‌های میر روسیه و شتاب ایران. چرا باید کشورهای بریکس این گزینه را در نظر بگیرند؟

کشورهای بریکس+ و ملت‌های آن به طور عمیق بی‌عدالتی‌های تحمیلی از سوی حافظان نظم فعلی غربی را احساس کرده‌اند. آن‌ها از واکنش‌های ایشان نسبت به استقلال و قدرت اقتصادی خود آگاه هستند و می‌توانند آن را پیش‌بینی کنند. بنابراین، ناخودآگاه تمایل دارند زیرساخت‌ها و ابزارهای مالی را اتخاذ کنند که از مشکلات آینده ساخته غربی‌ها اجتناب کنند. ایجاد یک نقشه راه آن‌ها را به طور آگاهانه متقاعد می‌کند و این همان چیزی است که ما به طور جمعی روی آن کار می‌کنیم.

۲- مزایای این ابتکار برای هر کشور عضو و همچنین برای بریکس به عنوان یک کل چیست؟

مزایا شامل ارتقای روایط تجاری، شکل‌دهی به یک حکمرانی اقتصادی، ثبات ارزی، تثبیت اقتصادهای بریکس+، تضمین توسعه پایدار، استقبال از کشورهای دیگر، هموار کردن راه برای بانک توسعه بریکس، ایجاد یک بازار واحد بریکس و تأسیس یک ارز بریکس است.

۳- چالش‌های ممکن که بریکس باید در این فرآیند انتقالی برطرف کند چیست؟

چالش‌ها شامل مقاومت از سوی نهادهای اقتصادی غربی، تعیین نرخ‌های ارز به‌روزرسانی شده مطابق با نظم اقتصادی جهانی جدید و توزیع نقش‌ها، ایجاد سیاست‌های هماهنگ و تعریف مزایا است.

۴- چرا حرکت به سوی دلارزدایی مهم است و چگونه این ابتکار می‌تواند این فرآیند را تسهیل کند؟

نظم اقتصادی آمریکا که بر پایه لیبرالیزم بناشده و توسط حباب‌های وال استریت هدایت می‌شود، در بحران مالی ساب‌پرایم ۲۰۰۸ فروپاشید. شانزده سال بعد، اقتصادهای غربی نتوانسته‌اند هنوز جایگزین مناسبی ارائه دهند و ترجیح داده‌اند بحران‌های خود را به دنیای در حال توسعه صادر کنند و همزمان در دهه گذشته به ترویج تروریسم در این مناطق نیز پرداخته‌اند. علاوه بر این، کووید-۱۹ و درگیری‌های هارتلند باعث تضعیف دلار آمریکا به میزان ۱۶ درصد فقط از اکتبر ۲۰۲۲ تا دسامبر ۲۰۲۳ شده است. زمان آن فرا رسیده است که زیرساخت‌ها را برای رهایی از نظم اقتصادی تحمیلی آمریکا، مدیریت شده توسط فدرال رزرو، OFAC و رفتار غیرمسئولانه SWIFT در قبال رویدادهای سیاسی، آماده کنیم.

۵- چگونه این سیستم پرداخت جدید میان بریکس می‌تواند دینامیک اقتصادی جهان را تغییر دهد و یک جهان چندقطبی ایجاد کند؟

با ایجاد یک نظم اقتصادی جهانی عادلانه‌تر که توسط مقامات بریکس+ آغاز شده‌است و نماینده یک‌سوم تولید ناخالص جهانی (PPP) است و به کشورهای آفریقایی کمک می‌کند تا منابع و بازارهای خود را ترویج کنند و نقش فعالی در صحنه جهانی ایفا کنند. این مقابله با نظم اقتصادی امپراتوری‌های استعماری سابق است که به جامعه ۷۷۷ میلیون نفری G7 به ضرر منابع، نیروی کار، استعدادها و بازارهای آفریقا، خاورمیانه و آمریکای لاتین، بهره رسانده‌اند. در سال ۲۰۲۴، زمان آن رسیده است که یک نظم اقتصادی جهانی را ایجاد کنیم که به نفع ۸ میلیارد انسان باشد.

۶- مزایای احتمالی برای کشورهای در حال توسعه آفریقا از الگوی همکاری بین ایران و روسیه چیست؟

استقلال واقعی از فکر آغاز می‌شود. سبک‌فکرهای واقعاً مستقل می‌توانند امکانات را برای ملت‌های خود کشف و تحقق بخشند. در آفریقا، همه به فرانسوی یا انگلیسی صحبت می‌کنند، به استثنای آن سبک‌فکرهای مستقل حاکم که زبان‌های سازگار با فرهنگ محلی را رسمی کرده‌اند و سبک‌های حکومتی مبتنی‌بر ریشه ملل‌شان ایجاد کرده‌اند، مانند الجزایر. روسیه، چین و ایران نمونه‌های معروف مدل‌های فرهنگی هستند که هژمونی غربی را نادیده می‌گیرند و به عمق بخشیدن به مزایای متقابل خود و دیگران می‌پردازند. این راه را برای یک پلتفرم تفکر جهانی مستقل که به دنبال یک نظم جهانی عادلانه‌تر و چندبعدی است، هموار می‌کند. این فرصت بزرگی برای کشورهای آفریقایی است که برخیزند و سهم جهانی خود را بیشتر کنند. اقتصادهای غربی از قرن‌ها پیش عمیقاً در منابع آفریقایی ریشه داشته‌اند اما با ملت‌ها و افراد آفریقایی به درستی رفتار نکرده و نمی‌کنند. آیا این عادلانه است؟

۷- لطفاً توضیح دهید که چرا این ابتکار برای سیاست و منافع اقتصادی غربی مفید نیست؟

چرا که رفاه فعلی غربی که بر اساس قرن‌ها بهره‌برداری از منابع دیگر ملت‌ها بنا شده است، و نظم اقتصادی غربی بر پایه صنعتی‌سازی، که شامل جابجایی مواد خام، نیروی کار و استعدادها از سایر قاره‌ها به اروپای غربی و ایالات متحده است، به شدت تغییر خواهد کرد. از زمان بحران ساب‌پرایم ۲۰۰۸، اقتصاددانان غربی ناتوانی فلسفی خود را در ارائه نقشه راه اقتصادی پذیرفته شده جهانی نشان داده‌اند. آن‌ها از دست دادن حباب رفاه و برتری توهمی خود را، همچون تهدیدی احساس می‌کنند. با این حال، تنها گزینه آن‌ها پذیرش یک نظم اقتصادی جهانی عادلانه‌تر و مشارکت در دوران گذار خواهد بود که از اقتصادهای مدیترانه‌ای و اروپای شرقی آغاز می‌شود. من می‌خواهم نقش محوری ترکیه را به عنوان یک عضو ناتو و کشوری که به مدت ۲۰ سال پشت درب عضویت ناموفق در اتحادیه اروپا بود، برجسته کنم. ترکیه بلافاصله پس از دعوت G7 درخواست عضویت در بریکس+ را ارائه کرد. این موضوع برای کسانی که هنوز بین رویای آمریکایی توهمی و نظم اقتصادی جاری جنوب جهانی مردد هستند، روشنگر است. انتخاب با شماست!